پرسونال برندینگ: رسیدن به رویای شخصی
امروز برابر با ۱۶ آوریل، روز تولد چارلی چاپلین است. فردی که همه او را می‌شناسند و نمونه موفقی از پرسونال برندینگ نیز به حساب می‌آید. او برند شخصی خود را داشت و تصویرش نمادی قدیمی و ماندگار برای سینما است.
امروز برابر با ۱۶ آوریل، روز تولد چارلی چاپلین است. فردی که همه او را می‌شناسند و معرفی او نیاز به توضیحات زیادی ندارد. هنرمندی که هم‌زمان با ظهور سینما، تصویری رویایی و مشهور از انسان را در برابر چشمان ما به نمایش گذاشت. تصویر او نمادی قدیمی و ماندگار برای سینما است و نشانه‌ای از هنری فاخر، روشنفکرپسند و البته مردمی. به‌طوری که طیف وسیعی از افراد، چه آدم‌های معممولی و چه هنرمندان سینما در مورد هنر والای او متفق‌القول هستند.
علاوه بر چارلی چاپلین، هر کدام از ما به راحتی و به سرعت می‌توانیم اسم چند فرد مهم، مشهور و تاثیرگذار را به یاد بیاوریم. افرادی که به واسطه شخصیت، فعالیت، موفقیت‌ها و اندیشه‌شان، نام‌هایی آشنا به حساب می‌آیند و بر روی گروه زیادی از مردم تاثیرگذارند. در علم تبلیغات و بازاریابی به این اتفاق می‌گویند پرسونال برندینگ.
پرسونال برندینگ چیست؟
پرسونال برندینگ یا برندسازی شخصی مسیر و فرآیندی است که به برند شدن فرد منجر می‌شود. به اینکه شما به عنوان یک هنرمند، ورزشکار، دانشمند یا صاحب یک کسب و کار، تبدیل به یک برند و نام آشنا شوید و همان نشانه‌هایی در شخص شما ظهور کند که دنبال‌کنندگان یک برند، در آن جستجو می‌کنند. نشانه‌هایی هم‌چون کیفیت، موفقیت، اعتبار، ماندگاری و اعتماد.
اینکه دیگران درمورد شما چطور فکر می‌کنند، از شخصیت شما و به خصوص میزان تخصص شما چه برداشتی دارند، همه و همه نتیجه‌ی برند شخصی شماست و بر سطح موفقیت شما در هر حوزه‌ای اثرگذار است.
برندسازی شخصی از کجا شروع می‌شود؟
ساخت برند شخصی از همان لحظه‌ای شروع می‌شود که شما مسیرتان را شروع کرده‌اید. از همان لحظه که با مخاطب ارتباط برقرار می‌کنید و اثر یا فعالیتی را در معرض مشاهده، استفاده و سنجش مخاطب قرار می‌دهید.
صاحبین کسب و کار، کارآفرینان، هنرمندان، ورزشکاران و تمام کسانی که دارای مخاطب هستند، یک روزه نمی‌توانند صاحب پرسونال برندینگ بشوند. همان‌طور که یک شبه نام و آوازه‌ی هیچ برندی بر سر زبان‌ها نمی‌افتد، شما هم نمی‌توانید به سرعت برق و باد صاحب پرسونال برندینگ بشوید. این امر یک فرآیند زمان‌بر است. به‌خصوص که اگر به دام یک پرسونال برندینگ منفی افتادید، رهایی از آن اگر نگوییم غیرممکن که حتمن بسیار سخت خواهد بود. برای داشتن یک پرسونال برندینگ معتبر اول از همه باید شفاف باشید، دوم اینکه اصول و قوانین خود را داشته باشید و همچنین از خودتان تصویر مشخص و متعادلی، متناسب با کار و فن و برند خود بدهید.
در دنیای کنونی که ارتباطات حرف اول را می‌زند و جهان اینترنت همه امور را تحت‌تاثیر خود قرار می‌دهد؛ برندینگ شخصی باید در چشم‌انداز اثربخشی شما به عنوان یک مدیرعامل شرکت، رهبری اجرایی، یک کارآفرین و برنامه‌ریز شغلی قرار داشته باشد. چرا که اگر شما برای خودتان برند شخصی نسازید، آن‌طور که در نظر دارید، دیگران برند شخصی شما را می‌سازند، بدون اینکه بر روی آن مدیریتی داشته باشید.
پرسونال برندینگ قدمی برای رسیدن به رویاهای شخصی
فراموش نکنید که برندسازی شخصی یک پدیده نسبتا جدید نیست. برندسازی شخصی مقدمه‌ای برای موفقیت در کسب و کار و برنامه‌ریزی شغلی، رسیدن به اهداف و دنبال کردن رویاهای شخصی است و قدمتی بسیار طولانی دارد. شاهد این ادعا هم نام‌هایی بسیار آشنا مانند ناپلئون بناپارت، وینستون چرچیل و چارلی چاپلین است.
یک نکته جالب دیگر در مورد پرسونال برندینگ این است که برخی برند شخصی خود را ساخته‌اند اما نه در شهرت مثبت. تا نام برند شخصی می‌آید، ذهن همه به سمت ویژگی‌های مثبت می‌رود، درحالی‌که همیشه این‌طور نیست. ممکن است برخی از مدیران، هنرمندان، ورزشکاران، فعالان دنیای سیاست و دیگرانی باشند که برند شخصی خود را ساخته باشند اما برندی داشته باشند مملو از ویژگی‌های منفی.
در نهایت اینکه داشتن یک برند شخصی برای یک فرد فعال در بسیاری از حوزه‌ها ضروری است و به خصوص اگر شما صاحب کسب و کاری هستید، حتم بدانید برند شخصی شما با برند تجاری شما هم‌راستا است و در تقویت یا تضعیف یکدیگر نقش پررنگی دارند.
نکاتی برای ساختن پرسونال برندینگ
همان‌طور که گفتیم رسیدن به یک پرسونال برندینگ مناسب، نیاز به صرف وقت و دقت در عملکرد دارد. ما پیشنهاد می‌کنیم در این مورد به نکات زیر دقت کنید و برای ساختن پرسونال برندینگ دل‌خواهتان تلاش مداوم داشته باشید. همان کاری که چارلی چاپلین به صورت مداوم و با پشتکار در طول حیات حرفه‌ای و هنری خود انجام داد.
۱-خودتان و ویژگی‌های منحصربه‌فردتان را بشناسید.
۲-فرصت‌ها، تهدیدها، قابلیت‌ها و نقطه‌ضعف‌های خود را لیست کنید.
۳-از رقبای خود دوری نکنید و عملکرد آنها را بررسی کنید.
۴-استراتژی مناسبی برای رسیدن به اهدافتان انتخاب کنید.
۵- از قدرت «تأثیرگذاری بصری» در ارائه مناسب خود، نهایت استفاده را ببرید. باید بدانید که چه ابزاری و چگونه، شما را در ذهن مخاطبان، ماندگار و باورپذیر می‌کند.
۶- ارتباطات خود را گسترش دهید و سعی کنید که زیاد دیده شوید.
۷- باید بدانید که بعد از دیده شدن، انتظار می‌رود چه جملاتی از شما شنیده شود.
۸- به نیاز های مخاطب فکر کنید.
۹-باید کاملا بدانید که می‌خواهید در مسیر رسیدن به اهداف از چه تاکتیک‌ها و برنامه زمان‌بندی استفاده کنید.
۱۰-شاخص‌هایی را برای خودتان در نظر بگیرید و مدام مسیری که طی می‌کنید را بسنجید.
نظرات (اولین نفری باشید که نظر می دهد)