پادکست – 30 اسفند ۱۳۹۶

پادکست – ۲ اسفند ۱۳۹۶

 

سلام، وقت بخیر

پادکستی که می‌شنوید، از مجموعه‌ پادکست‌های بادکوبه است. ما در این مجموعه به اتفاقات جذاب، سرگرم‌کننده، خلاقانه، تاثیرگذار و خبری دنیای تبلیغات می‌پردازیم.

امروز در این قسمت از پادکست بادکوبه، ابتدا از «بازاریابی، برندینگ و تبلیغات؛ فرق این سه چیست؟» می‌گوییم؛ سپس با شما درباره انواع بازاریابی صحبت می‌کنیم و در انتها به سراغ ۶ حقیقت بازاریابی که مدیران کسب‌و‌کار باید بدانند می‌رویم.

بازاریابی، برندینگ و تبلیغات؛ فرق این سه چیست؟

آیا بازاریابی و تبلیغات یک چیز هستند؟ باید گفت نه.

تبلیغات کارهای معینی است که صاحب کسب‌و‌کار برای جلب توجه مخاطبان و مشتریان به محصول یا خدمات خود انجام می‌دهد. ما این اقدامات و کارها را مجموعا «تبلیغات» می‌نامیم که می‌تواند از پخش تراکت تبلیغاتی در محله‌تان تا حضور در تلویزیون‌های بین‌المللی و ویدئوهای فیسبوکی متغیر باشد.

ازآنجاکه تبلیغ محصول باید به بخشی از تلاش‌های بازاریابی شما تبدیل شود تبلیغات به زیرمجموعه‌ی راهبرد بازاریابی‌تان تبدیل می‌شود.

راهبرد بازاریابی شما احتمالا تبلیغات را دربرمی‌گیرد اما باید سایر شکل‌های تبلیغات را که فراتر از تبلیغات رسمی هستند نیز شامل شود مثلا شبکه‌های اجتماعی، هدیه‌ی محصولات به‌عنوان جوایز، استفاده‌ی امتحانی و رایگان از محصولات، وبلاگ نویسی و غیره.

ممکن است به گوش‌تان خورده باشد که چیزی به اسم «برندینگ» هم برای کسب‌وکارتان نیاز است؛ اما اگر همه‌چیز از مفهوم‌سازی و خلق محصول تا قیمت‌گذاری و قراردادن آن در بازار مفهوم بازاریابی را دربرمی‌گیرد، پس برندینگ چیست؟

برندینگ به بیان ساده و مختصر، کاراکتر و شخصیتی است که شما برای شرکت خود می‌سازید و این کاراکتر فراتر از هریک از محصولات و خدماتی است که ارائه می‌کنید. بازاریابی نحوه‌ی اجرا و نمایش آن کاراکتر در فرایند بردن محصول به بازار است.

 انواع بازاریابی

در سایت چطور می‌خوانیم که برای بازاریابی در ویکی پدیا ۸۱ نوع ذکر شده است. حتما الان با چشم‌های ازحدقه‌بیرون‌زده می‌پرسید: «یعنی برای ورود به بازار باید هر ۸۱ تا رو انجام بدم»؟

نه! نفس عمیق بکشید، خیال‌تان راحت باشد. لازم نیست هر ۸۱ نوع بازاریابی را انجام بدهید.

اگر بازاریابی را تجزیه کنید و بخش‌های مختلف آن را در نظر بگیرید، خودش یک کسب‌و‌کار وقت‌گیر خواهد بود.

همان‌طور که می‌دانید شرکت‌های بزرگ و حتی متوسط، دپارتمان‌های مختلفی را به بازاریابی اختصاص داده‌اند و هر دپارتمان رئیس و مدیران متعددی دارد که کمپین‌های بازاریابی را هدایت می‌کنند.

و اما شما، اگر یک کسب و کار کوچک دارید، برای بازاریابی خود چه باید بکنید؟

آنچه باید انجام بدهید یافتن و کشف اقدامات بازاریابی‌ای است که می‌تواند برای شرکت‌تان مناسب باشد. سپس می‌توانید برنامه بازاریابی کارآمد و نابی بسازید که نه‌تنها برای شرکت‌تان نتایج خوبی به همراه خواهد داشت بلکه مانع از این می‌شود که پیوسته نگران بازاریابی باشید و به آن فکر کنید!

حالا که اینترنت به جزئی از زندگی ما تبدیل شده است اغلب کسب‌و‌کارهای کوچک سودهای کلانی از سرمایه گذاری در انواع تبلیغات آنلاین به‌دست می‌آورند. این به‌ویژه درمورد کسب‌و‌کارهایی که با محصولات و خدمات تحت وب نظیر طراحی سایت، ساخت وبسایت، برنامه‌نویسی و کدگذاری، ویرایش ویدئو، انیمیشن‌سازی، گرافیک وب، تولید محتوای صوتی، ساخت بازی و … سروکار دارند، صدق می‌کند.

بازاریابی آنلاین می‌تواند شامل تبلیغات پولی در انواع مجاری آنلاین نظیر فیسبوک، تلگرام، یوتوب و توییتر شود. همچنین می‌تواند شامل انواع بازاریابی‌های غیرمستقیم شود که از طریق ایجاد اعتماد بین شرکت و مشتریان، فروش را افزایش می‌دهد و مستلزم بودجه‌های کمتری نسبت به تبلیغات رسمی است. بازاریابی ایمیلی شاید کارآمدترین و مقرون‌به‌صرفه‌ترین شیوه برای کسب این نتایج باشد.

البته گذاشتن همه‌ی تخم‌مرغ‌ها در یک سبد هرگز عاقلانه نیست و شما باید سعی کنید اقدامات بازاریابی را متنوع کنید تا از طریق مجاری مختلف صدای خود را به تعداد بیشتری از افراد برسانید. اما ازآنجا که باید اولویت خود را مدیریت مؤثر زمان و حفظ آرامش خود قرار بدهید ساختن یک سیستم برای اقدامات و تلاش‌هایی که در راستای بازاریابی انجام می‌دهید برای نظم و ردیابی ایده‌ی خوبی است.

یادتان باشد بازاریابی لزوما هزینه‌ی هنگفتی روی دست‌تان نخواهد گذاشت. شما به‌عنوان صاحب یک کسب‌و‌کار کوچک ممکن است بودجه‌های چندمیلیون دلاری ابرشرکت‌‌ها را نداشته باشید اما می‌توانید در بازاریابی خلاقیت داشته باشید و به قول معروف نان از عمل خویش خورید.

۶ حقیقت بازاریابی که مدیران کسب‌و‌کار باید بدانند 

به اعتقاد پیتر دراکر پدر مدیریت مدرن، با توجه به اینکه هدف کسب‌و‌کار به دست آوردن مشتری است، کارآفرین فقط و فقط دو وظیفه مهم دارد: بازاریابی و نوآوری. بازاریابی تنها عامل شناخته شده در کسب‌و‌کار است.

بیل داویدو سرمایه‌گذار و مدیر اجرایی سابق اینتل و نگارنده‌ی یکی از اصلی‌ترین کتاب‌های نوشته شده در حوزه‌ی بازاریابی می‌گوید: «در بازاریابی محصولات کامل تولید و سپس به سمت بازار هدف سوق داده می‌شوند.»

مسئله‌ی جالب اینجاست که داویدو اصول بازاریابی را در مدرسه و دانشگاه نیاموخته است. تحصیلات او در زمینه‌ی مهندسی برق است. استیو جابز هم با مدرک فنی، بازاریابی را با کار در چند شرکت بزرگ و پیشرفته آغاز کرده است. او هم تحصیلات آکادمیک در زمینه‌ی مدیریت MBA ندارد.

در حال حاضر این سوال مطرح است که بازاریاب‌های بزرگ و شناخته شده چگونه اصول اولیه‌ی این کار را فراگرفته‌اند. پاسخ بسیار ساده است: در حین کار. حال از تجربه افراد موفق، ما به شما از شش ویژگی‌ای می‌گوییم که مدیران بازاریابی بهتر است برای پیشرفت در کار با آنها آشنا باشند.

 ۱-بازاریابی مانند جنسیت است: هر کسی فکر می‌کند بهترین است

ظاهرسازی‌های مبهم و گیج‌کننده‌ای در زمینه‌ی بازاریابی وجود دارد، که البته به نظر می‌رسد این مسئله مربوط به تقاضای زیاد و عرضه‌ی ضعیف و آسان بودن تظاهر کردن در این حوزه باشد. دیوید هورنیک در شرکت آگوست کپیتال (August Capital) می‌گوید: «کارآفرینان و افراد ریسک‌پذیر در حوزه‌ی سرمایه‌گذاری خود را جزء نوابغ می‌دانند و جامعه نیز بر همین باور است.»

۲-هنوز هم بُرد با برندهاست

خیلی از افراد بر این باورند که تجارت الکترونیک به همه فرصت برابر می‌دهد و ارائه‌ی یک نام تجاری را بی‌فایده می‌دانند. اما واقعیت چیز دیگری است، در روزهای اوج شرکت AOL، باب پیت‌من گفته بود: «کوکاکولا به خاطر طعم متفاوتش برنده نشده است. مایکروسافت بهترین سیستم عامل نیست. این برندها یا همان نام‌های تجاری هستند که برنده می‌شوند. بِرندهای بزرگی مانند اپل، گوگل، کوکاکولا، IBM و مایکروسافت در واقع آنقدرها هم قدرتمند و بی‌عیب و نقص نیستند.»

۳-بازاریابی یعنی شناخت درست از افراد

بازاریابی یعنی بدانیم مشتری چه می‌خواهد، حتی قبل از اینکه خودش بفهمد. اگر احساس می‌کنید در این زمینه استعدادی دارید، خودتان را باور کنید. اگر گاهی فکر می‌کنید بازارها بسیار بی‌نظم‌تر از آن چیزی است که در تصور شماست، به یاد بیاورید حتی در دنیای تولید برای شرکت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی نیز هر محصولی در نهایت توسط یک فرد در دنیای واقعی خریداری می‌شود.

۴-افراد خلاق چرخ را دوباره اختراع نمی‌کنند

گاهی افراد ایده‌های بزرگی دارند، ایده‌هایی که تا کنون به ذهن هیچکس نرسیده است. اما بازاریاب‌های بزرگ بیشتر خواهان خلاقیت هستند و دوست دارند اختراعات و ابداعات را به ابزارهایی کاربردی برای عموم مردم تبدیل کنند. بازاریاب‌ها ایده‌ها و فکرهای مطرح شده را در مسیری جدید رشد و توسعه می‌دهند.

بازاریابی هسته اصلی کسب‌وکار است. در این مرحله، محصولات توسعه پیدا می‌کنند، تولید می‌شوند، منابع مالی، ارتباطات و فروش محصولات با هم گره می‌خورد. نقش سهامداران بازاریابی در شرکت‌ها بسیار مهم و پررنگ است. در حقیقت هر یک از اعضا در تیم رهبری، مکمل بخش بازاریابی محسوب می‌شود.

۵-بازار یعنی بازی با حاصل جمع صفر

بر خلاف باور امروزی مبنی بر راضی نگه‌داشتن افراد، در کسب‌وکار پیروز شدن اهمیت بیشتری دارد. بازار یعنی انجام یک بازی با حاصل جمع صفر. هر معامله یک خریدار و یک فروشنده دارد. اگر درست عمل کنید خریدار و فروشنده هر دو برنده هستند و سایر فروشنده‌ها‌ی احتمالی در این دنیای رقابتی بازنده‌اند.

۶-برای ایجاد یک تاثیر ویژه به بودجه‌ی زیادی نیاز ندارید

بزرگترین بازاریاب‌ها با اجرا کردن یک روش ارتباطی درست می‌توانند موج باورنکردنی‌ای از هیجان و تقاضا برای یک شرکت یا محصول ایجاد کنند که پیش از این سابقه نداشته‌ است. این کار به بودجه زیادی هم نیازی ندارد. در همین‌ راستا استیو جابز در رازداری و کنترل اطلاعات مبنی بر اینکه افراد چگونه و چه زمانی در خصوص تولیدات اپل آموزش دیده‌اند، بسیار حرفه‌ای عمل می‌کرد.

حقیقت این است که بازاریاب‌های واقعی بسیار اندک و دور از دسترس هستند. سوال مهم این است که به چه کسی می‌توان آنقدر اعتماد داشت که فوت و فن‌های کسب‌وکار خودمان را در اختیارش قرار دهیم؟ این همان چیزی است که شما باید به آن بیندیشید.

 

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید:

نظرات (اولین نفری باشید که نظر می دهد)