قصۀ برند: چابکترین میمون نامهرسان
فدریک وان چیمپمیر چهارم، چابکترین میمون نامهرسان.
میلچیمپ یک سرویس ایمیل مارکتینگ است که از سال ۲۰۰۱ تا به حال به جای کاربرانش در ماه ۱۰ میلیارد ایمیل ارسال میکند یعنی میلچیمپ امکان ارسال ایمیلهای تجاری، پیغامهای خودکار و کمپینهای هدفدار را فراهم میکند. امروز بیش از ۱۲ میلیون نفر در سراسر دنیا از خدماتش استفاده میکنند.
مجبور نیستید پیغام بفرستید چون میمونها پیغام شما را میرسانند.
ماجرای خلق این برند و شخصیت میمون نامهرسانش خیلی بامزه و هیجانانگیز است.
این سامانه که از سال ۲۰۰۱ شروع به کار کرده، در واقع پروژه فرعی استارتاپی بوده که بودجه آن از محل تعداد زیادی از مشاغل توسعه وب تامین شد.
به گفتۀ بن چستنات، یکی از مؤسسان و مدیر عامل میلچیمپ، وقتی اولین بار ایدۀ میلچیمپ به ذهنشان رسیده در آژانس طراحی وب خود مشتریان زیادی داشتند که نمیتوانستند ایمیلهای خبرنامه بفرستند و این کار را با نرمافزارهای بزرگ، سنگین و هزینهبر انجام میدادند. آنها یک سری کد به عنوان نمونۀ اولیه از پروژۀ به انجام نرسیدهای در دست داشتند و همان کدها را مورد بازبینی قرار دادند تا بتوانند اپلیکیشن خبرنامۀ ایمیلی برای مشتریان خود تولید کنند.
ما این را ساختیم و در دسترس عموم قرار دادیم و بعد به کلی فراموشش کردیم.
سال ۲۰۰۵، دیدیم که سودآوری و تجارت آن اپلیکیشن برای ارسال ایمیل و خبرنامه خیلی بیشتر از آژانس طراحی وبسایتمان است برای همین تصمیم گرفتیم اپلیکیشن را ساماندهی کنیم و به عنوان کسبوکاری جدی روی آن سرمایهگذاری کنیم. دو سال بعد، یعنی سال ۲۰۰۷، شرکت تولیدی محصول ما به عنوان میلچیمپ شروع به کار کرد.
میمون از کجا آمد
در نرمافزار ارسال ایمیلی که سال ۲۰۰۱ وجود داشت باید حتماً برای ارسال ایمیل خودکار میزان زیادی کد را به صورت دستی به ترکر لیست، ایمیلهای HTML و هر چیز دیگری وارد میکردیم. ما فکر کردیم خب چرا میمونها این کار را انجام ندهند؟ پس اسم اپلیکیشن خود را گذاشتیم چیمپمیل ولی وقتی دیدیم که نمیتوانیم دامینی با این نام ثبت کنیم، نام شرکت را تغییر دادیم.
روزی، یکی از مشتریان ما تماس گرفت و گفت اسم این میمون چیست؟ ما تا آن موقع به این موضوع فکر نکرده بودیم برای همین کاملاً اتفاقی و الکی گفتیم اسمش فدریک، وان چیمپمیر چهارم و به صورت مخفف فِرِدی است.
مؤسسان میلچیمپ هیچ وقت آنقدر وقت نداشتند که هویت میمون را بسازند، تصویرش را کامل کنند، برایش نام انتخاب کنند و در نهایت به شخصیت واحدی در موردش برسند اما اجازه دادند تا مشتریان آن را به دنیا بیاورند و به شخصیتش هویت دهند.
فلسفۀ شرکت
فلسفۀ این شرکت این است: همه چیز را ساده کنید.
به گفتۀ چستنات، آنها زمانی که هنوز شرکت طراحی وب داشتند مجبور بودند با مشتریان سر و کله بزنند. این کار هم وقت آنها را میگرفت و هم وقت مشتریانشان را برای همین کاری کردند که در میلچیمپ دیگر لازم نباشد با مشتریان صحبت کنند و این یک نتیجۀ بسیار ارزشمند داشت: اپلیکیشن به اندازهای ساده است که نیاز به هیچ توضیحی ندارد.
میلچیمپ شرکتی است که خیلی خوب میداند چطور باید داستان برندش را برای دیگران تعریف کند.
شما هم قصۀ برند خود را برای مردم تعریف کنید.
این مقاله تألیفی است برگرفته از سایتهای turndog، dosewha و mailchimp
نظرات (اولین نفری باشید که نظر می دهد)